و اما در باب غرغر و انتقاد نامعتبر

به جای این که بگوییم «ما ملت گریه هستیم» بهتر است بگوییم «ما ملت غرغر هستیم» . این گفته درباره خود من هم صادق است. شما چطور؟ نمی دانم ولی احتمالا فقط دوز غرغر ما با هم فرق می کند. بعضی ها ولی دیگر وارد مرحله بالاتری می شوند که شاید بهتر باشد اصطلاح دیگری برای آن بیابیم که بنده هم هنوز لغت مناسبی برای آن پیدا نکردم

چرا این قدر غرغر می کنیم؟

اول از همه»»» پرخاشگری.

دقت کردید وقتی عصبانی هستیم چقدر نسبت به همه چیز منفی می شویم. پریروز در اتوبوس برای یک پیرمرد از جایم بلند شدم. واکنش این بود که بی خود می کنی بلند می شوی، من راحتم و … من هم با خنده جواب دادم . حدود یک دقیقه مکث کرد بعد نشست و بعد گفت که در …(فلان اداره) چقدر معطلش کرده اند و غیره

بله پرخاشگری اولین منبع غرغر است. منشا پرخاشگری هم نا کامی است. یک چیزی را می خواهیم اگر بدست نیاوریم ناراحت می شویم و اگر این ناراحتی را کنترل نکنیم تبدیل به پرخاشگری می شود. هدف از پرخاشگری هم خالی شدن است و می تواند هر چیزی را به عنوان هدف انتخاب کند. خلاصه ممکن است طرف از جای دیگری ناراحت باشد ولی شما را پیدا کرده است

دوم»»» الگوی ناخودآگاه منفی.

یعنی چه ، یعنی این که بسیاری از آدم ها در کودکی مورد سوءرفتار واقع شده اند حالا چه عاطفی و چه کلامی. این سوءرفتار موجب شکل گیری الگوهای منفی عمیق برای رفتار افراد می شود. به عنوان مثال گاهی والدین آن قدر به بچه سخت می گیرند که انگار تنها راه تعامل با کودک امر و نهی است. به قول یک ظریفی : تا هفت سالگی و رفتن به مدرسه فکر می کردم اسم من” نکن “است

خوب همین بچه وقتی بزرگ می شود هم فکر می کند تنها راه تعامل با دیگران هم همین امر و نهی است. تازه هرچقدر نیشش بیشتر باشد برای خود طرف هم بهتر است. بچه مودبی می شود و… غیره

سوم»»»اعتماد به نفس پایین.

بعضی افراد به هر دلیلی (هزار و یک دلیل پیدا می شود) از خودشان خوششان نمی آید. نتیجه آن که هیچ کار مثبتی انجام نمی دهند و هر کار ایجابی ای که از سوی دیگران انجام بشود را هم با واکنش سلبی و منفی مواجه می کنند. خلاصه آن که املا نمی نویسند که مبادا اشکال داشته باشد و بعد منتظر می مانند تا یکی چیزی بگویید تا از آن ایراد بگیرند

چهارم»»»حسادت.

وقتی خودت ارزشی نداشته باشی و چیزی برای مقایسه و مقابل دیگران گذاشتن نداشته باشی ، داشته های دیگران هرچقدر هم بی اهمیت و بی ارزش باشد موجب حسادت می شود. این نکته خیلی مهم است اگر موفقیت دیگران موجب احساس منفی و ناراحتی ما بشود باید برای درمان اقدام کنیم (دستنامه روانشناسی بالینی). حالا فکر کنید در مملکت چقدر آدم مریض پیدا می شود

پنجم»»» احساس عدم امنیت.

امنیت یکی از اولین نیاز های انسان است. وقتی کسی امنیت نداشته باشد اولین واکنش به آن ترس است که باعث می شود به هر چیز و هر کاری با دیده شک نگاه کند.

در پایان هم وعده می دهم در مقالی دیگر به مساله تعامل با غرغروها بپردازیم ، در سایت های دیگر مطالب مفید پیدا کردم که لینک برخی از آن ها برای شما می گذارم

نظر شما چیست ؟ به این لیست پنج گانه چه چیزهای دیگری می شود اضافه کرد؟ کمکم کنید و سپاس مرا پیشاپیش داشته باشید