این مسئله که الگوی زندگی ما معمولاً در کودکی شکل میگیرد تا حدود زیادی مورد توافق همگانی است. همه انسانها هم در دوران کودکی ناتوان، ناآگاه، وابسته به دیگران و بیتجربه هستند و طبیعی است که آسیبهای زیادی دیده باشند. مشکل ازآنجایی آغاز میشود که این تجربیات اولیه زمینهساز افتادن ما در تلههایی میشوند که گاهی در تمامی عمر همراه ما هستند.
تله زندگی، اصطلاحی عامیانه است برای اشاره به آنچه متخصصان طرحواره مینامند. طرحواره را اینگونه میتوان تعریف کرد: باورهای عمیق و تزلزلناپذیری که در دوران کودکی درباره خود، دیگران و جهان اطراف در ما شکلگرفتهاند.
تلههای زندگی سه ویژگی قابلشناسایی دارند:
- تلههای زندگی، الگوها یا درونمایههای دیرپای زندگی هستند.
- تلههای زندگی، خود آسیبرسان هستند.
- تلههای زندگی، برای بقای خودشان تلاش میکنند.
تلههای زندگی علیرغم آسیبی که به ما میزنند، به ما نوعی از قدرت پیشبینی و ثبات در زندگی میدهند. به همین دلیل ما مدام در حال بازآفرینی شرایط ایجادکننده تلههای زندگی هستیم. بهعبارتیدیگر خودمان را در زندان تلههای زندگی حبس میکنیم به این امید که از عدم قطعیت و ابهام موجود در محیط اطراف حفاظت شویم. این احساس امنیت مانع اصلی تغییر این باورها هستند.
عمده روشهایی که با استفاده از آنها زمینه تکرار تلههای زندگی یا به عبارتی خارج نشدن از دام آنها را فراهمی میکنیم عبارتاند از:
- انتخاب و تکیهبر سبکهای مقابلهای شخصی ناکارآمد
- انتخاب همسر
- انتخاب شغل
- دسترسی به ادامه این مطلب مخصوص اعضا و مشترکان سایت است. شما هم به جمع ما بپیوندیدبه کیفیت خدمات خود اطمینان داریم.با توجه به شرایط کسب و کارهای اینترنتی کلیه پلنهای عضویت تا اطلاع ثانوی رایگان شدهاند
دسترسی به محتوای دورههای مجازی و بسیاری از سنجههای سایت برخلاف مطالب و نوشتهها نیازمند عضویت در سایت است.
اگر عضو نیستید همین الان ثبت نام کنید و با چند کلیک از فرصت استفاده نمایید.
قبلا عضو شده اید؟ از همین جا وارد شوید